امیرعلی ابوالفتح معتقد است که اگر برآوردهای اشتباه روسیه، اوکراین و غرب نبود این جنگ آغاز نمی‌شد. اوکراین نیز با همه تلفاتی که داده است نه تنها خودش دیگر عضویت ناتو را نمی خواهد بلکه ناتو نیز این عضویت را قبول نمی‌کند. از طرفی روسیه نیز به دنبال امنیت این جنگ را آغاز کرده است.

زلنسکی و بایدن

همشهری آنلاین - اصغر صوفی:  روز گذشته و در آستانه یک سالگی حمله روسیه به اوکراین و آغاز جنگ، جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا، در سفری اعلام‌نشده و غیرمنتظره وارد اوکراین شد. این نخستین بار از آغاز حمله روسیه به اوکراین است که بایدن به کی‌یف سفر می‌کند. او در دیدار با زلنسکی بار دیگر بر پشتیبانی آمریکا از اوکراین تأکید کرد. این در حالی است که در فاصله یک سال که از جنگ گذشته، بسیاری جان باخته ‎اند و ویرانی‎ های زیادی هم به بار آمده است. اما از نقطه آغاز این جنگ تا کنون، چه گذشته است؟ امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر، مهم‌ترین دلیل شروع این جنگ را برآورد اشتباه روسیه، اوکراین و غرب عنوان می کند. از سویی هنوز نمی‌توان به طور قطعی گفت که این جنگ، جنگ ابرقدرت‌ها بوده یا کشمکش‌های دو کشور همسایه بر سر سرزمین و امنیت است. اما آنچه مسلم است برای اوکراین دامی پهن شد، دامی که مسبب آن آمریکاست؛ چرا که یک سال بعد از جنگ تازه اعلام می کند که قصد عضویت در ناتو را ندارد و ناتو هم می گوید که قصد پذیرفتن اوکراین را ندارد. 

در ادامه گفت‌وگوی همشهری آنلاین با امیرعلی ابوالفتح، تحلیل گر و کارشناس سیاست خارجی درباره جنگ اوکراین، تصمیم های روسیه و اوکراین و مواضع آمریکا در این جنگ را بخوانید.

جنگ اوکراین یک سال بعد؛ جنگی برای گرفتار کردن روسیه | همه برآوردهای اشتباه طرفین | اوکراین؛ از اینجا رانده و از آنجا مانده |  اختیار جنگ در دست کیست؟

بسیاری معتقدند که جنگ اوکراین، جنگ غرب علیه روسیه یا به عبارت دقیق‌تر، جنگ آمریکا علیه روسیه است. چرا زلنسکی وارد بازی آمریکا علیه روسیه شد؟
از یک سو نمی‌توان گفت که این جنگ، صرفا جنگ اوکراین و روسیه است، از یک سو هم نمی‌توان گفت که این جنگ، جنگ نیابتی آمریکا و روسیه نیست. 
یعنی از یک طرف اوکراینی‌ها امیدوار بودند بتوانند بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به سمت غرب حرکت کنند. 
مانند روندی که کشورهای سابقا عضو پیمان ورشو، لهستان، مجارستان، چکسلواکی که بعدا دو کشور شد، بلغارستان و رومانی و سه جمهوری بالتیک ( استونی، لتونی، لیتوانی) به غرب پیوستندو عضو اتحادیه اروپا و ناتو شدند، آنها نیز این مسیر را طی کنند و به نهادهای اروپایی بپیوندند.
در واقع  بخش وسیعی از مردم اوکراین به ویژه مردم غرب این کشور می‌خواستند که به عضویت اتحادیه اروپا و ناتو درآیند.
آنها معتقد بودند که باید از زیر یوغ روس‌ها خارج شوند و به اروپا بپیوندند تا مشکلاتشان حل شود و از رفاه و امکانات غرب و اروپا برخوردار شوند که این تلاش اوکراینی‌ها در نهایت باعث خشم روس‌ها شد.
روسیه چون نمی‌خواست این اتفاق بیفتد، اقدام نظامی انجام داد و در سال ۲۰۱۴ کریمه را ضمیمه خاک خود کرد. در سال ۲۰۲۲ هم به اوکراین حمله کرد و  ۴ استان دیگر را به قلمرو خود افزود که این یک بخش ماجراست.

بخش دیگر ماجرا این است که دعوای بزرگتری شکل گرفته است. آمریکا  از همان زمانی که فروپاشی شوروی اتفاق افتاد روند گسترش ناتو به سمت شرق را آغاز کرد. در چند مرحله کشورهای لهستان و مجارستان و بعد چکسلواکی به عضویت ناتو درآمدند. سپس در سال ۲۰۰۴ سه کشور بالتیک عضو ناتو شدند و در سال ۲۰۰۸ قدم‌هایی برداشته شد که گرجستان و اوکراین به عضویت ناتو در بیایند.
 اینجا بود که روسیه به وی‍ژه برای عضویت اوکراین به ناتو مقاومت کرد و این را تهدید موجودیتی علیه روسیه دانست و اقداماتی را انجام داد. 
بنابراین فارغ از دعوای بین روس‌ها و اوکراینی‌ها، دعوای بزرگتری بین روس‌ها و آمریکا وجود دارد. 
آمریکا معتقد است که همه کشورها حق دارند وارد ناتو شوند و درهای ناتو به روی همه باز است این ادعایی است که آمریکایی‌ها دارند. روس‌ها نیز معتقدند که گسترش ناتو به سمت شرق تهدیدی امنیتی است و در نهایت این جنگ به وجود آمد. 

آیا زلنسکی روند جنگ را اینگونه پیش‌بینی نکرده بود و به همین دلیل وارد جنگ شد و پیش رفت یا اینکه می‌دانست و به آمریکا متکی بود؟
در این جنگ چند برآورد اشتباه رخ داده است. غرب معتقد بود که روسیه حمله نخواهد کرد. چون قبل از آغاز جنگ روسیه را تهدید کرده بودند و فکر می‌کردند که با این تهدیدها پوتین حمله نمی‌کند. 
روسیه برآورد اشتباه کرد که اوکراین مقاومت نمی‌کند، تصورش این بود با یک لشکرکشی تا پشت دروازه‌های کی‌یف، زلنسکی و کابینه‌اش فرار می‌کنند، حکومت سرنگون می‌شود، کل کشور در اختیار روس‌ها قرار می‌گیرد و جنگ خیلی سریع به پایان می‌رسد. 

از سویی نیز یک برآورد اشتباه از سوی غرب رخ داد. غربی‌ها تصور می‌کردند که روسیه نتواند جنگ را ادامه دهد. با تحریم‌های اقتصادی و فرستادن کمک به سوی اوکراین، روس‌ها زمین‌گیر و از این سرزمین‌ خارج می‌شوند. 

زلنسکی نیز روی حمایت غرب بیش از اندازه حساب کرده بود. شاید تصور می‌کرد اگر جنگ شروع شود، روسیه حمله کند و اقدام نظامی انجام دهد، غرب هم وارد جنگ با روسیه خواهد شد. 
در صورتی که جنگ یک سال طول کشیده است و غرب به تازگی قول داده‌ است که به اوکراین تانک بدهد، آن هم تا  به خط مقدم برسد زمان زیادی خواهد برد. چون تانک‌ها باید تولید و از گوشه و کنار دنیا جمع شود و به مرز اوکراین برسد. نیروهای اوکراینی باید آموزش ببینند یا برای جنگنده های اف ۱۶ خلبان‌ها باید آموزش ببینند و اینها زمان بر است.

اوکراینی‌ها انتظار داشتند بلافاصله قوای ناتو در اوکران مستقر و وارد جنگ مستقیم می‌شوند و شهرهای روسیه را بمباران می‌کنند و روس‌ها را به عقب می‌رانند که این اتفاق نیفتاد. 

بارها زلنسکی گفته است  ما تصورمان این بود که متحدان ما زودتر به داد ما برسند و سلاح‎های بیشتری به ما بدهند.  برخی نیز معتقدندکه سلاح‌هایی که غربی‌ها در اختیار اوکراین می‌گذارند صرفا برای ادامه بقاست نه پیروزی در جنگ. 

همین که اوکراین بتواند ۸۰ درصد باقی‌مانده را حفظ کند، برایش کفایت می‌کند. اینکه آن ۲۰ درصد از دست رفته به وی‍ژه کریمه را باز پس بگیرد حتی از نظر ژنرال مارک میلی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا تردید جدی وجود دارد. 
از این جهت اوکراینی‌ها یا این جریان ناتوگرای اوکراین به رهبری آقای زلنسکی احساس سرخوردگی دارد و معتقدند که آن وعده‌هایی که داه شده بود، محقق نشده است.  در واقع براساس همان وعده بود که زلنسکی هیچکدام از پیشنهادهای مصالحه پوتین را نپذیرفت و درنهایت این مناقشه به جنگ منتهی شد.

یک سال از جنگ گذشته است؛ زیرساخت‌های اوکراین تخریب شده و عده زیادی کشته و آواره شده‌اند. بعد از گذشت یک سال می‌توان تا حد زیادی درباره این شرایط قضاوت کرد. به نظر شما زلنسکی به مردم اوکراین خدمت کرد یا خیانت؟

در واقع اشتباهاتی صورت گرفت و می‌توانست از وقوع این جنگ جلوگیری شود. اگر آمریکایی‌ها دغدغه روس‌ها را می‌پذیرفتند و جریان ناتوگرا در اوکراین به مخاطرات زندگی در همسایگی کشوری مانند روسیه پی برده بود و تلاش می‌کرد به جای اینکه اصرار کند به یک اتئلاف نظامی غربی بپیوندند، مسیر بی طرفی را در پیش گیرد و یا توازنی بین مناسبات خود از یک سو با مسکو از سویی دیگر واشنگتون و بروکسل برقرار کند، امکان مصالحه وجود داشت. 
اما جریان  ناتوگرا تصمیم گرفت به هر قیمتی حتی به قیمت رفتن به دهان شیر به غرب بپیوندند درحالیکه غرب هم از آن استقبال نکرد.
همه دعواها سر این بود که عضو ناتو بشود یا نشود. اکنون بعد از یک سال، زلنسکی اعلام کرده که ما نمی‌خواهیم عضو ناتو شویم و ناتو نیز اعلام کرده که نمی‌خواهیم اوکراین را به عضویت بپذیریم و اوکراین  از این جا رانده و از آنجا مانده شده است.

 اگر این همه خسارت و این همه تلفات و نابودی زیرساخت‌ها منجر به عضویت اوکراین در ناتو شده بود، شاید بتوان گفت که ارزشش را داشت، اما اکنون جنگ روی دست مردم اوکراین مانده است و اوکراین هم عضو ناتو نشده است در حقیقت از دو طرف ضررکرده است.

اما در مورد شخص زلنسکی را معتقدم که به عنوان یک فرد سیاسی و فرمانده جسارت و شهامت ایستادگی در برابر ارتش روسیه را داشت. اگر بخواهیم مقایسه کنیم بین اشرف غنی افغانستان و زلنسکی اوکراین می‌بینیم ارتش روسیه تا پشت دروازه‌های شهرپیش‌ رفته کرده اما او شهر را ترک نکرده است. حتی روزهای اول آمریکا گفت که برایت هواپیما می‌فرستیم سوار شو بیا خارج از اوکراین حکومت جدید تشکیل بده، اما او ایستادگی کرد. یعنی به عنوان یک فرمانده شهامت و جسارت دارد و قابل ستایش است که در برابر یک اشغالگر خارجی می‌جنگد اما اگر این درک را داشت که بتواند جلوی جنگ را بگیرد خیلی بهتر بود تا اینکه اکنون که جنگ شروع شده است، مقاومت قهرمانانه از خود نشان دهد. از این جهت قضاوت در مورد زلنسکی سخت است چرا که باید جنبه‌های منفی و مثبت آن را در نظر گرفت.

با توجه به اینکه۲۰درصد خاک اوکراین دردست روس‌ه و  ۸۰ درصد خاک آن حفظ شده است، آیا روسیه این فتح را کافی می‌داند یا باز هم پیشروی خواهد کرد؟ آیا می‌توان نتیجه این جنگ را پیش‌بینی کرد؟
اینکه روس‌ها بقیه سرزمین اوکراین را بخواهند بستگی به جنگ دارد. اگر غرب آنچه روس‌ها می‌خواهند را بپذیرد که با همین ۲۰ درصد که روس‌ها تصرف کرده‌اند، به مصالحه می‌رسند. اگر نه روس‌ها با یک وقفه، استراحت چند ساله و بازسازی دوباره نیروهای خود جنگ را آغاز خواهد کرد.

همانطور که در سال ۲۰۰۴ کریمه را گرفتند و در سال ۲۰۰۷ به سوی ۴ استان دیگر حرکت کردند، ممکن است ۴ سال در حالت نه جنگ نه صلح باقی بماند و  دوباره حمله ‎کنند. 
من معتقدم که دغدغه روس‌ها سرزمین نیست، دغدغه روس‌ها امنیت است اگر نگرانی امنیت روس‌ها تامین شود امکان اینکه اوکراین بتواند سرزمین خود را حفظ کند و بخش‌های از دست رفته را پس بگیرد، وجود دارد.

در مورد پایان جنگ نیز،به نظر می‌رسد هر دو طرف این جنگ در موقعیتی قرار گرفته‌اند که حیات و ممات خود را به پیروزی در آن گره می‌زنند. روس‌ها معتقدند که اگر در این جنگ شکست بخورند همه چیز را از دست خواهند داد وتمدن روس نابود می‌شود این برداشتی است که روس‌ها دارند. بحث بر سر زمین و برای مثال ۱۰۰ هزار کیلومتر مربع از خاک اوکراین نیست، چون روسیه آنقدر زمین دارد که زمین‌های اضافه تامین‌کننده خواسته‌اش نیست. 

روس‌ها معتقدند که اگر در اوکراین مقاومت شکسته شود تا ولادی‌وستوک باید عقب نشینی کنند. از این جهت در این جنگ می‌مانند و این جنگ برای آنها به جنگ مرگ و زندگی تبدیل شده است. حتی اگر آقای پوتین به هر دلیلی به مرگ طبیعی، کودتا، سرنگونی و ترور و... حذف شود، این برداشت که اگر الان عقب نشینی کنند، ماهیت خود را از دست می‌دهند در بین روس‌ها وجود دارد. 

غربی ‌ها هم همین تصور را دارند که اگر در دونباس شکست بخورند آن وقت در برلین، پاریس، لندن و بورکسل باید روس‌ها بجنگند. از این جهت برای غرب هم پیروزی موضوعی حیاتی است. فعلا چشم‌اندازی برای نتیجه جنگ وجود ندارد و طولانی مدت خواهد بود. اکنون در آستانه یک ‌سالگی آن هستیم که احیانا ۳، ۴ سال طول خواهد کشید. حتی این خطر وجود دارد که اگر روس‌ها احساس شکست کنند یا وزنه غرب آنقدر سنگین شود که شکست نظامی را به روس‌ها تحمیل کند، استفاده از سلاح اتمی هم دور از ذهن نخواهد بود. این جنگ بسیار سرنوشت ساز است و حداقل می تواند ۵۰ سال آینده نظام بین‌الملل را رقم بزند و پایانش خیلی متصور نیست. 

آیا آمریکا نیز روی موضع خود باقی خواهد ماند و این جنگ را رها نخواهد کرد؟
این جنگ خواسته یا ناخواسته برای گرفتار کردن روسیه طراحی شد. به قول خودشان برای اینکه دندان‌های روسیه را بکشند و اقتصاد روسیه را زمین‌گیر کنند، هزینه‌های سنگین جنگ را به کشوری که در رده کشورهای ثروتمند جهانی است تحمیل کنند، بازارهایش را به تصاحب درآوردند. 
به عقیده برخی نه تنها آمریکایی‌های به استقبال این جنگ نرفتند بلکه آن را به عنوان یک دام طراحی کردند. بنابراین تا زمانی که به اهداف خود در حوزه انرژی نرسند بعید است آمریکایی‌ها حاضر به مصالحه شوند. 
اکنون اختیار جنگ در دست زلنسکی نیست بلکه در دستان آمریکا و ناتو است و آنها تصمیم می‌گیرند که مذاکرات و توافق حاصل شود یا خیر. فعلا  غرب به رهبری آمریکا آماده هیچ مصالحه‌ای نیست مگر که شکست روسیه صورت گیرد.

در یک سال اخیر اتفاق‌های زیادی در روابط ایران با غرب به ویژه آمریکا رخ داده است آیا با توجه به افزایش تحریم و تقابل‌های جدی بین‌ غرب و ایران، موضع ایران تغییر خواهد کرد؟
خیر. من معتقدم ما تا آینده قابل پیش‌بینی به سوی کاهش تنش حرکت نخواهیم کرد. ما به سوی تزاید بحران در حال حرکت هستیم. هر روز مناسبات ایران با غرب رو به وخامت است، اما تا کی ادامه دارد را نمی‌دانم. 

با توجه به اینکه جنگ  و تقابل غرب با ایران موجب نزدیکی بیشتر ایران و روسیه شد، به نظر شما سیاست‌های غرب در قبال ایران به همین شکل ادامه پیدا می‌کند یا ممکن است در چارچوب همان برجام سر میز مذاکره برگردد؟  
جنگ اوکراین یکی از موضوعات مورد مناقشه است، اما حتی قبل از جنگ اوکراین هم امکان گشایش در مذاکرات برجامی وجود نداشت. ما قبل از جنگ اوکراین شاهد این نبودیم که توافق در دسترس بود اما جنگ اوکراین شرایط را بدتر کرده است، همکاری که ایران با روسیه دارد و اتهامی که غربی‌ها می‌زنند؛ ایران به روسیه پهپاد می‌دهد و روسیه این پهپادها را در جنگ استفاده می‌کند. این ادعایی است که ایران و روسیه بارها آن را رد کردند اما این تصوری است که غرب به وجود آورده است و با این شرایط امکان مصالحه دشوارتر می‌شود. ولی به این معنی نیست که پیش از این مشکلاتی وجود نداشته است و بحث برجام  این است که آمریکا به شرطی حاضر است تحریم‌ها را بردارد که ایران برجام پلاس و برجام‌های ۲،۳ و ۴ را بپذیرد. بنابراین مشکل برجام  کشمکش قدرت بین ایران و آمریکاست و موضوع اوکراین این وضعیت را تشدید کرده است.

کد خبر 743255
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • میثم IR ۰۱:۱۵ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۲
    0 0
    چه زود یک سال شد